قسمتی از دیالوگ سریال ارو

ساخت وبلاگ
 

فلیسیتی- اوضاع با روی چه طور پیش رفت؟

اولیور- خوب نبود آره دوست پسر جدیدت کله شقه. وقتی تصمیمش رو بگیره همه چیز تموم شده.

فلیستی - شبیه کسی که می شناسیم نیست؟

اولیور- نه تنها آموزش ندیده بلکه ناپایدار هم هست

فلیسیتی - ناپایدار؟

اولیور- آره آره ناپایدار. فیلیستی. چون با اسلحه ای تنش کار می کنه اینور اونور می ره و دنبال مردی می گرده که همینطوریشم هشت نفرو کشته. نفر بعدی خودشه.

فلیسیتی - تو که از خداته نه؟

اولیور - ببخشید( با تعجب)

فلیسیتی - هیچ وقت نمی خواستی باهاش باشم

اولیور - نه این حقیقت نداره

فلیسیتی - چرا حقیقت داره. تمام اون حرفایی که می گفتی می خوای من خوشبخت بشم فقط حرف بود

اولیور - نه کاملا جدی گفتم تا اونجایی که من فهمیدم اونم درست مثل خودمه. حقت بیشتر و بهتر از اینهاست.

فلیسیتی - چیزی که حقمه اینه که با کسی باشم که از خوشبخت بودن نمی ترسه. روی بهم گفت که توی کارش توی ماموریتش و توی زندگیش یه شریک واقعی میخواد. روی می خواد هم قهرمان باشه و هم انسان.

اولیور - آره چون هنوز نفهمیده که نمی تونه باشه. بهت گفتم که نمی تونم هم با تو باشم هم شهرو نجات بدم. روی هم نمی تونه. موضوع اینه که هنوز تازه کاره و اینو نمی دونه.

 

 

در این داستان در واقع با الیور همزاد پنداری می کنم و دوست دارم بدونم در نهایت تبدیل به چی میشه.

 نتیجه تصویری برای الیور کویین

دریا...
ما را در سایت دریا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : i1anahide بازدید : 246 تاريخ : يکشنبه 22 مرداد 1396 ساعت: 6:41