ذکر

ساخت وبلاگ

ذکر پابوس شما از لب باران می‏ریخت

ابر هم زیر قدم‏های شما جان می‏ریخت

هر چه درد است به اميّد دوا آمده بود

از کفِ دست دعای همه درمان می‏ریخت

عطر در عطر در ایوان حرم می‏پیچید

بر سر دوش همه زُلف پریشان می‏ریخت

نور در آینه ‏های حَرَمت گُل می‏کاشت

از نگاه در و دیوار گُلستان می‏ریخت

روی انگشت همه شوق دعا پَر می‏زد

از ضریح دِلتان آیه احسان می‏ریخت

چشم در قاب مفاتیح تو را خط می‏بُرد

روی اسلیمی لب نام تو طوفان می‏ریخت

بَس که در کوچه‏ی دیدار غریب آمده بود

در شبستان حرم شام غریبان می‏ریخت

روز بر قامت خورشید فلک، شب در ماه

نور از چشمه خورشید خراسان می‏ریخت

دریا...
ما را در سایت دریا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : i1anahide بازدید : 111 تاريخ : چهارشنبه 4 آبان 1401 ساعت: 12:51