حرف‌های‌همسا‌يه

ساخت وبلاگ
عزيزِ من! آيا آن صفا و پاکيزگی را که لازم است، در خلوتِ خود می‌يابی يا نه؟
عزيزِ من! جوابِ اين را از خودت بپرس. هيچ‌کس نمی‌داند تو چه می‌کنی، و تو را نمی‌بيند. آيا چيزهايی را که ديده نمی‌شوند، تو می‌بينی؟ آيا کسانی را که می‌خواهی در پيشِ تو حاضر می‌شوند، يا نه؟ آيا گوشه‌یِ‌اتاقِ‌تو، به منظره‌یِ دريايی مبدل می‌شود؟ آيا می‌شنوی هر صدايی را که می‌خواهی؟
می‌بينی هنگامی را که تو سال‌هاست مرده‌يی، و جوانی که هنوز نطفه‌اش بسته نشده، سال‌ها بعد در گوشه‌يی نشسته، از تو می‌نويسد؟ هر وقت همه‌یِ اين‌ها هستی داشت، و در اتاقِ محقّرِ تو دنيايی جا گرفت، در صفا و پاکيزگیِ خلوتِ خود شک نکن . اگر جز اين است، بدان که خلوتِ‌تو يک خلوتِ‌ظاهری‌ست؛ مثلِ‌ اين است که تاجری برای شمردنِ‌ پول‌هایِ‌خود، در به روی خود بسته است . دلِ تو با تو نيست و تو از خود، جدا هستی. آن تويی که بايد با تو باشد، از تو گريخته است. شروع کن به صفادادن شخصِ خودت، شروع کن به پاکيزه ساختنِ خودت …
آن خلوت که ما از آن حرف می‌زنيم، عصاره‌يی از صفا و پاکيزگیِ ماست ، نه چيز ديگر. 

از: حرف‌های‌همسا‌يه – نیما،انتشارات نگاه، به کوشش سيروس طاهباز

 

دریا...
ما را در سایت دریا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : i1anahide بازدید : 250 تاريخ : يکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت: 16:03